خدا خودش حافظ همه ني ني كوچولوهاست
چطوري قند عسل مامان منكه دو روز پيش حسابي تنم لرزيد الانم كه يادم ميافته اصلا يه حالي ميشم كه نگو و نپرس دو روز پيش شما پسر گل مامان داشتي مثه هميشه موهاي منو ميكشيدي و اينم بگم كه اكثر اوقات موهاي كنده شده من تو دست جنابعاليه و خلاصه ما گفتيم دم اومدن بابايي بريم موهاي پخش در هوامونو شونه كنيم جونم برات بگه كه گذاشتمت روي تخت و از آينه داشتم نگاهت ميكردم و همزمان موهامو ميبستم كه اون اتفاقي كه نبايد افتاد... خيلي لحظه وحشتناكي بود انگار همه چي تو خوابه كاش زندگي مثه يه نوار فيلم بود و سريع حتي شده چند ثانيه شو ميشد به عقب برگردوند تو گل مامان غلت زدي و از تخت افتادي و من او همون لحظه بالاي سرت رسيدم و بغلت كردم،...ولي چه فايده...ف...
نویسنده :
مامانت
22:59