براي ثبت بهترين لحظه هاي با تو بودن

خدا خودش حافظ همه ني ني كوچولوهاست

1394/7/26 22:59
نویسنده : مامانت
48 بازدید
اشتراک گذاری
چطوري قند عسل مامان منكه دو روز پيش حسابي تنم لرزيد الانم كه يادم ميافته اصلا يه حالي ميشم كه نگو و نپرس
دو روز پيش شما پسر گل مامان داشتي مثه هميشه موهاي منو ميكشيدي و اينم بگم كه اكثر اوقات موهاي كنده شده من تو دست جنابعاليه و خلاصه ما گفتيم دم اومدن بابايي بريم موهاي پخش در هوامونو شونه كنيم
جونم برات بگه كه گذاشتمت روي تخت و از آينه داشتم نگاهت ميكردم و همزمان موهامو ميبستم كه اون اتفاقي كه نبايد افتاد...
خيلي لحظه وحشتناكي بود انگار همه چي تو خوابه كاش زندگي مثه يه نوار فيلم بود و سريع حتي شده چند ثانيه شو ميشد به عقب برگردوند تو گل مامان غلت زدي و از تخت افتادي و من او همون لحظه بالاي سرت رسيدم و بغلت كردم،...ولي چه فايده...فقط اگه چند لحظه زودتر ميفهميدم....خيلي وضع بدي بود دست و پامو گم كرده بودم و تو هم گريه بدي ميكردي اينقدر هول شده بودم كه زنگ زدم بابايي وسط حرف زدن قطع كردم و زنگ زدم عمو مهدي و فقط گريه ميكردم بنده خدا عمو كلي هول كرده بود بعد هم گفت ميام اونجا... تو رو بردم دسشويي جلو آينه يه هو آروم شدي انگار دنيا رو به من دادن ديگه گريه ات بند اومد و تا بابا با هول و ولا رسيد و عمو اومد شما انگار نه انگار كه از رو تخت افتادي ولي من به قدري حالم بد بود كه نه شب اون روز تونستم بخوابم و نه از عذاب وجدان راحت ميشدم ،...منو ببخش ماماني الهي فداي غلت زدن و ترسيدنت بشم ميدونم خيلي دردت گرفته خداروشكر ميكنم كه سالمي و خدا پشت و پناهته
واقعا هم ني ني ها رو خدا خودش حفظ ميكنه وگرنه با اين همه شيطونيات ....
تو اتاق كه ميذاريمت سه حالت داره يا غلت ميزني بري پرده رو بخوري يا گوشه فرش و يا بري كشو رو باز كني كه خداي نكرده مستقيم ميخوره تو سرت مامان
يه كاري هم كه ياد گرفتي از ديشب دستمونو ميذاريم روي دهانت تو زود شروع ميكني آواز خوندن،.....الهي فداي شيرينيات مامان
همه زندگي مني عشق من نفس مني عمر مني من بدون تو ميميرم منو ببخش بخاطر سهل انگاريم ،......
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)