براي ثبت بهترين لحظه هاي با تو بودن

شروع حريره بادوم با مامان زهره

1394/5/6 20:09
نویسنده : مامانت
86 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عشق مامان، دو روزه كه بابايي رفته و من و تو مونديم خونه مامان زهره تا هم مامان استراحت كنه هم شما ديگه به سلامتي غذاي كمكي رو شروع كني قربونت برم

حريره بادوم رو خيلي بامزه ميخوري امروز كه همشو خوردي، كلا خوش اخلاق تر شدي دندوناي پايينت هم دراومده و با نمك ترت كرده

همش دوس داري چيزاي جديدو تجربه كني از اسباب. بازي جديد خوشت مياد و نهايت سرگرم شدنت با يك شيي جديد دو دقيقه اس

دائم هم بايد بغلت كنن و راه ببرنت خلاصه كه من كه از كمر افتادم ماماني اميدوارم زودتر چهاردست و پا راه بيافتي كه خودت فضولي كني همه جا. امروز يه كار بامزه كردي كلا از سبد سبزي كه داره خشك ميشه خيلي خوشت مياد و خم ميشي تا دستتو بكني تو سبزي ها امروزم اين كارو كردي و توي يه حركت سريع مشتتو پر سبزي كردي و بردي سمت دهانت واي ما كه مرده بوديم از خنده چند بار اومدي اينكارو انجام بدي و هر دفعه سبزي ها تو دستت تيكه تيكه ميشد قربون اخمت كه تا زوم ميكني روي يه چيزي ابروهات تو هم ميره

امروز چند تا عكساتو واسه عمو فرشيدت فرستادم گفت چه نگاه عاقلي داري قربونش بشم پسرمو

دلم ميخواد برگشتيم خونه ببرمت آتليه ، بعد دوباره تو هشت ماهگي هم ميبريمت

تا اون موقع خوب بخور ايشالله تپلي بشي قند عسلم بابايي دلش برات تنگ شده گناه داره

اميدوارم واسه بابايي غريبي نكني يه وقت

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)